سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درس و فراگیری دانش، مایه باروریشناخت است . [امام صادق علیه السلام]

سلام امام زمانم

از حال و احوالت جویا نمی شوم زیرا که عرق شرم بر پیشانی ام می نشیند. اما تو حال مرا خوب می دانی! از چه بگویم؟ از ندبه های نخوانده ام، از سحرگاهان غرق در خوابم، از جمعه های در غفلتم، از آل یاسین خواندن های سریعم، از عهده های شکسته ام!

یادم نمی آید آخرین باری که دعای عهد خواندم کی بود؟ آخرین باری که برایت و به یادت ندبه خواندنم ولی یادم هست! روز عید فطر بود و دل خیلی هوایت را کرده بود.

از دل چه بگویم که ناملایمت های روزگار تکه تکه اش کرده و این دل همچنان و با این همه سختی غافل است. غافل از تو که درمان همه دردی، از تو که برای من غم می خوری و نگران می شوی و من که همچنان سرگرم و مست از زندگی هستم و انگار جاودانه خواهم بود.

آقای من! روزگار سخت است و دل غافل و تو نیز در پشت پرده غیبت. می دانی چقدر از تو شرمنده می شوم وقتی کلمه انتظار را می شنوم! مگر منتظر می تواند با خیال راحت زندگی کند و غرق در لذات مادی شود! مگر منتظر تاب و توان خوابیدن و خواب به چشم آمدن را دارد! منتظر همیشه بیدار و آماده است تا به خواسته و آرزویش دست یابد ولی من منتظر نیستم! وقتی به حال خودم فکر می کنم خودم برای خودم تاسف می خورم، چه رسد به امام زمانم که چقدر دلش را خون کرده و اینقدر بی خیالم!

آقای من! برای بندگان غافل و گناهکار دعا کن، زیاد دعا کن که ما بی تو، هیچیم و با تو همه چیز. دعایمان کن تا سر عقل بیاییم و همه با هم دست به دعا برداریم تا پرده از چهره ی دلربای تو برداشته و چشممان به جمالت روشن شود.

آقای من! خودت برای ظهورت دعا کن که دعای ما گناهکارن نمی تواند مقدمات ظهور تو را فراهم کند، تو باید بیایی و ما را از خواب غفلت بیدار کنی!

آقای من! بیا، زودتر بیا و مرهم بر زخم های دلمان بگذار تا با تو طعم شیرین بندگی را بچشیم!

آقا دعایمان کن!