واه واه واه واه !خدانصیبه گرگ بیابون نکنه !!!!

شده مایه دردرسرجوونا .آدم روپیرمی کنه .دیگه براطرف جونی نمی ذاره تابتونه یه کمی به اسبابش (اعصابش)مسلط باشه.

آره بابا درست حدس زدید.همون آقاگرگه رومی گم ،کنکورکارشناسی ارشد!!!!

ماکه جزو این بچه تنبلا هستیم مجبوریم یه ماه مونده به کنکور باسرعت 180توجاده علم وتستاوری بچه کنکوری ها حرکت کنیم تابلکه بتونیم خودمونو برسونیم به اونایی که یه ساله مثل لاک پشت ،یواش یواش ،باخیال راحت ودلی به وسعت اقیانوس طوفان(همون آروم)حرکت کردن.

والاما روزای آخر ،سرعتمون اینقدر رفته بودبالا که وسطای جاده چپ شدیم ،گردش به راست رو به چپ پیچیدیم ،ازچراغ قرمزردشدیم جاده پیچید ولی ما نپیچیدیم وکوبیده شدیم سینه ی دیفال .وهزاربلای دیگه تا بالاخره 3ساعت مونده به کنکور ازعوارضی گذشتیم البته باکلی جریمه واخطار

اما چشمتون روزبدنبینه که عجب استقبالی ازمون شد.سرجلسه پنچرشده بودیم طوری که هرچی روصندلی نگهمون می داشتن ازیه طرف دیگه ولو میشدیم.

خداییش من که دلم می خواست نیم ساعت مونده به کنکور،به جای صندلی توی سالن امتحان ،یه رختخواب با یه لحاف کلفت بود تا یه کم بی خوابی هامون رو جبران می کردیم. ازبس که شبا توی این جاده ی تاریک وهولناک رونده بودیم .ازشانس بد 4تاچرخم طوری پنچرشده بود که اصلا نمی تونستم  روصندلی پارک کنم چه برسه به اینکه بخوابم .

هرچی این شکلاتا وکاکائوا روبه زور توحلقمون فرو می کردیم ،مگه خوب می شدیم .خلاصه با هزار تانذرونیازرسیدیم به ساعت مقرروامتحان شروع شد.

چشمتون روزبدنبینه ،انگار مغزمون رو اشتباهی به جای بدنه برده بودن کارواش هرچی سوالا رو می خوندیم نمی فهمیدیم ازکجا اومده ،به زور یه چندتایی جواب دادیم ،دیدیم نه ،مثل اینکه این حاله خوب نمی شه ،خلاصه زدیم به دنده ی بی عاری وهرچی کج شدیم تا تودره سقوط کنیم به زور خودمون رو نگه داشتیم تا این جخت بلا تموم شد.

وای وای وای وای عجب بلاییه این کنکور کارشناسی ارشد،پدرمون رو درآورد آخرش هم که معلوم نیست چی بشه .بارتبه ده رقمی کارناممون روبدن یااصلا بهمون کارنامه ندن ازبس که وضعمون خراب بوده .هزار ماشاا…عجب بچه درررررررررررررررررررس خونی .

تاببینیم خداچی می خواد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

حسین جان پیش رخ تو ماه هویدا نشود.

دوباره محرم با فضای دل انگیزش فرارسید. وه که سوزدل واشک حلقه زده درچشم چه صفایی داره.

وای که نام حسین چه شورآفرین است .آره !آخه حسین مهربونه ویاربی کسونه وچقدرمردانه است نام ابوالفضل .

حالا که می نویسم روز اول محرم است ومن داخل اتوبوس نشسته ام وهرچند خط که می نویسم خیابان را نگاه می کنم.انگار شهررخت عزا به تن کرده وهرگوشه اش راکه می نگری پارچه ای مشکی نصب شده.حتی آدم ها بیشترشان سیاه پوشیده اند بااینکه امروزتازه روزاول محرم است .به نظرتان این ها برای چیست؟

روزسوم هم رسید.متاسفانه این چندوقته اینقدروقتم پره که فرصتی بهترازنوشتن توی اتوبوس پیدانمی کنم .امروز که ازمقابل حرم می گذشتم چنان نوای مداحی دلنیشینی به گوش می  رسید که یک دفعه مردی دراتوبوس باشنیدن این صدای زیبا شروع به فرستادن صلوات کرد.همین که ازخیابان حرم گدشتیم تابلو نوشته ای توجهم رابه خود جلب کرد.

-مامراسم عزاداری امام حسین رابه سفارش امام صادق وائمه دیگر به پامی داریم .-

واقعا جمله عمیقی است .یعنی ارزش عمل امام حسین (ع)آنقدرنزد خدایتعالی واین انسان های پاک ووارسته ی آسمانی زیادبوده که همه امامان گرامیداشت محرم وصفرراتاکیدکرده اند .وحالاتوای بنده خدا چقدربه قیام امام حسین فکرکرده ای .آیا اصلاتابه حال فرصت کردی که به این عمل شجاعانه وآزاده وار فکرکنی یا فقط به شرکت درمجالس عزاداری اکتفاکرده ای ؟تابه حال به این جمله امام خمینی که بردرودیوار شهر نصب شده فکرکرده ای –این محرم وصفراست که اسلام را زنده نگه داشته –

سه روزدیگه بیشتر باقی نمونده .ومعلوم نیست کدوم بنده های خدالیاقت درک تاسوعا وعاشورای امسال رودارند.تاحالا به این توجه کرده بودی که آیا عشق تو وامام حسین دوطرفه است یا نه؟اگه تومی گی امام حسین رودوست داری آیا کاری کردی که آقا هم تورودوست داشته باشه ؟تاحالاپاهات لیاقت قدم گذاشتن روی خاک کربلا روداشته .تاحالاتونستی بری بایستی روبروی گنبد آقا وفقط زل بزنی تاچشمات سیراب نگاهش بشه .

وامشب ،شب دهم ،آخرین شب حضورحضرت درسرزمین کرب وبلا ،کربلاست .

نمی دونم چقدرقدرت نوشتن درباره امشب روداشته باشم .اما می نویسم چون دلم وقلبم وذهنم مشغوله حسینه .

فضای معنوی محرم بهترین فرصت برای ماست که بیاندیشیم واهداف نهضت حسینی رادرزمانه خود پی گیریم واسلام اصیل رابه نسل خودمعرفی نماییم که پرازجذابیت ومعنویت وعقلانیت است .

من میدانم ،.......................

عطش ،یعنی ...........لب های ترک خورده ودستان قطع شده

سیلی ،یعنی ...........گوش پاره وگوشواره شکسته

آتش ،یعنی ............خیمه های سوخته واهل بیت آواره

گریه ،یعنی ..........نوای رقیه

داغ،یعنی ............داغ دل زینب

پیراهن کهنه ،یعنی ............وداع حسین

کمرشکسته ،..................ازداغ برادر

نیزه .........................سرهای بریده

سنگ ..........................پیشانی شکسته

قتلگاه .............................پهلوی شکسته وقلب پاره

ناله یعنی ...........غریب مادرحسین

هیچ چیز عوض نشده .هنوزهم کل یوم عاشوراست وکل ارض کربلا.هنوزهم ندای مظلومانه ی هل من ناصرینصرنی حسین بن علی (ع)طنین اندازاست وحسین علیه السلام به دنبال حاکمیت دین درتمام عرصه های حیات بشری است.هنوزهم دریک سو اسلام ناب محمدی است ودرسوی دیگر اسلام آمریکایی ،اسلام خرافات ،جهل،فریبکاری واستعمارتوده ها که درپی منافع مادی خود می رود.

هنوزهم انسان عطش دارد درحالی که خودش نمی فهمد که چقدرتشنه است وجگرش می سوزد .اما می دانید عطش امروز انسان چیست؟

لطفا پاسخ هایتان رابرایم بنویسد.

معاشر الناس :ذریة کل نبی من صلبه وذریتی من صلب امیرالمومنین علی

غدیر عنوان عقیده ما واساس دین اسلام وثمره نبوت پیامبر (ص)است. پیام غدیر تعیین صراط مستقیم تاآخرین روز دنیاست وخطابه ی غدیر زنده ترین سند "ولایت مطلقه ی الهیه ی دوازده امام (ع)است.خطابه غدیر قانون نامه ی بزرگ اسلام وروزغدیر مهمترین روزتاریخ اسلام است.

"جبرییل سه مرتبه برمن نازل شدوازطرف خداوند سلام پرودگارم –که اوسلام است – مرامامورکردکه دراین محل اجتماع بپاخیزم وبرهرسفید وسیاهی اعلام کنم که "علی ابن ابی طالب برادرمن ووصی من وجانشین من برامتم وامام بعدازمن است. نسبت اوبه من همانند نسبت هارون به موسی است جزاینکه پیامبری بعد ازمن نیست ."

ای مردم . این آخرین باری است که درچنین اجتماعی بپا می ایستم .پس بشنوید واطاعت کنید ودرمقابل امر خداوند پروردگارتان سرتسلیم فرود آوریدوبعد ازخداورسولش ،علی صاحب اختیار شماست .

ای مردم علی رابردیگران فضلیت دهید .هیج علمی نیست مگر آنکه خداوند آن را درمن جمع کرده است وهرعلمی راکه آموخته ام درامام المتقین جمع نموده ام وهیچ علمی نیست مگر آن را به علی آموخته ام .

ای مردم،علی را فضیلت دهیدکه اوافضل مردم بعد ازمن ازمردو زن است تامادامی که خداوند روزی رانازل می کندوخلق باقی است.

بدانید که من ادا نمودم ،بدانید  که من ابلاغ کردم،بدانید که من شنوانیدم ،بدانید که من روشن نمودم ، بدانید که خداوند فرموده است و من ازجانب خداوند عزوجل می گویم ،بدانید که امیرالمومنین جزاین برادرم نیست .بدانید که امیرالمومنین بودن بعد ازمن برای احدی جز او حلال نیست .وبدانید که آخرین امامان ،مهد ی قائم ازماست .اوست غالب برادیان ،اوست انتقام گیرنده ازظالمین ،اوست فاتح قلعه ها ومنهدم کننده ی آنها.

پس همگی چنین بگویید:

"ما شنیدیم واطاعت می کنیم وراضی هستیم وسرتسلیم فرود می آوریم درباره ی آنچه ازجانب پروردگار ما وخودت بما رساندی درباره ی امر امامت اماممان علی امیرالمومنین وامامانی که ازصلب اوبه دنیا می آیند.براین مطلب با قلب هایمان وباجانمان وبازبانمان وبادستانمان باتو بیعت می کنیم .براین عقیده زنده ایم وبا آن می میریم وبا آن محشورمی شویم.تغییر نخواهیم داد وتبدیل نمی کنیم وشک نمی کنیم وانکار نمی نماییم وتردید به دل راه نمی دهیم وازاین قول برنمی گردیم وپیمان را نمی شکنیم."